مــهرادمــهراد، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

مــهراد نفس مامــان و بــابا

عشق

عشقی که حاصلش تو باشی رو دیگه نمیشه عشق خطاب کرد واره جدیدی برای توصیفش لازمه... قربون اون نگاه کردنت برم ...
31 تير 1395

بدون عنوان

مادر بودنم را دوست دارم...چون به بودنم معنا میدهد چون ارزشم را به رخم میکشد و یادم میدهد هزار بار بگویم ...جانم...   ...
31 تير 1395

بدون عنوان

نفس مامان الان خوابی و من دارم واسه تو مینویسم خیلی شیرین زبون شدی مهرادم به ببوشم میگی بتوشم بعضی اوقات به من میگی زن دایی مرده به بابا میگی دایی مهدی لب تاب=اب تاب شکم=شمک بابابزرگ=بابزرگ ریخت=هیخت اسمارتیز=اساتیز اولین چیری که گفتی بابا بعد این چیه همش میگفتی این چیه رانندگی=نانندگی نوشابه=اوشابه عاشق بابا بزرگی خیلی دوسش داری وقتی که من تو اشبزخونه ام یهو میای میگی ببین کی اومده من اومدم سوبرایزت کنم  نميرم =مميرم نميشه =مميشه چيدم =ببچيدم يخچال=يچخال    
31 تير 1395

مادر بودن

مادر که باشی گاهی لحظه شماری میکنی که بچت بخوابه بعد که میخوابه و خوابش طولانی میشه دلت براش تنگ میشه...   ...
31 تير 1395
1